معنی شارلاتان و حقه‌باز

حل جدول

حقه‌باز و شارلاتان

پشت هم انداز


شارلاتان و حقه‌باز

پشت هم انداز


حقه‌باز

شارلاتان

پشت هم ‌انداز

جلب

کلاش

ورمال


کنایه از حقه‌باز و شارلاتان

پاچه ورمالیده

پاچه‌ورمالیده


حقه‌باز و کلاهبردار

شارلاتان


کنایه از آدم حقه‌باز و شارلاتان

پشت هم‌انداز

فرهنگ عمید

شارلاتان

ویژگی کسی که با چاپلوسی و چرب‌زبانی مردم را فریب می‌دهد، حقه‌باز،

مترادف و متضاد زبان فارسی

شارلاتان

چاخان، حقه‌باز، شیاد، متقلب، مشعبد، نیرنگ‌باز،
(متضاد) درستکار


حقه‌باز

پاچه‌ورمالیده، دغل، حقه‌ساز، دوال‌باز، رند، شارلاتان، شعبده‌باز، شیاد، کلاهبردار، کلک، محیل، مزور، مشعبد، تخم جن، ناتو، ناقلا، متقلب، نیرنگ‌باز، هفت‌خط، پاردم‌ساییده، بخوبر، چاچول‌باز، زبان‌باز، پشت‌هم‌انداز، چاچول

لغت نامه دهخدا

شارلاتان

شارلاتان. (فرانسوی، ص) کسی که با زبان خوش مردم را فریب دهد. (فرهنگ نظام). حقه باز. شیاد. چاخان. چاچول. چاچولباز. یارم باز. و در «هدایه ٔ» ابوبکر ربیعبن احمد الاخوینی البخاری، مفتعلان بجشکان به معنای اطبای شارلاتان آمده است. (از یادداشت مؤلف).

معادل ابجد

شارلاتان و حقه‌باز

1112

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری